" LangLing "

English Language, Jokes, Facts, Etymology, Translation, etc

" LangLing "

English Language, Jokes, Facts, Etymology, Translation, etc

معنی شناسی و نشانه شناسی

برای شناخت معنی شناسی باید ابتدا بدانیم مطالعه علمی چیست ؟
زبان شناسان از هر منظری که به زبان بنگرند در این نکته متفق القول اند که مطالعه علمی در این دانش توصیف پدیده های زبانی در چار چوب یک نظام بدون هر پیش انگاری است . این توصیف چنان باید باشد ه بتوان صحت و سقم آن را محک زد. 
شاخه های معنی شناسی:
1- معنی شناسی فلسفی : بخشی از مطالعه فلسفی زبان را تشکیل میدهد . این گونه معنی شناسی سابقه طولانی دارد و برحسب منابع موجود به قرن 4 ه.ق و آرای افلاطون در رساله های کراتیلوس و لاخس باز میگردد.

2- معنی شناسی منطقی : بخشی از منطق ریاضی است و بر حسب دیدگاه های بولزانو- مزگه – تاسکی – گودل – زبان را ابزاری برای صحبت در باره جهاز خارج از زبان در نظر میگیرد و سعی بر ان است با توجه به موقعیت جهان خارج صحت و سقم جملات زبان تعیین شود.( رهیافتی اجاعی )

3- معنی شناسی زبانی : این د انش زبان شناسی نخستین بار از سوی (برال) معرفی شد . در معنی شناسی زبانی توجه معطوف بر خود زبان است و با مطالعه معنی به دنبال کشف چگونگی عملکرد ذهن انسان در درک معنی از طریق زبان است و در اصل باز نودهای ذهن آدمی را باز می کارد . این شیوه را رهیافتی باز نمودی مینامند. کدام معنی ؟ باید تکلیف خواننده در این که در معنی شناسی به کدام معنی یا معانی توجه بشود روشن باشد فرض کنید شخصی که زبان فارسی را به طور کامل بلد نیست از ما بپرسد صندلی چیست؟ و ما هم زبانی جز زبان فارسی بلد نیستیم در این شرایط دو امکان برای توضیح معنی صندلی پیش رو خواهیم داشت.1- استفاده از زبان 2- استفاده از جهان خارج از زبان ما میتوانیم با استفاده از واژه های دیگری از زبان فارسی معنی صندلی را توضیح د هیم . همین کار در فرهنگی لغت یک زبانی نیز انجام میشود. یعنی به کمک نشانه های دیگر سعی میکنند تا معنی نشانه ای را توضیح دهند ولی ما میتوانیم از جهان خارج از زبان نیز استفاده کنیم . مثلا"تصویر یک صندلی را بکشیم و به این شخص نشان دهیم ، یا صندلی را از نزدیک معرفی کنیم ، یا با دست در فضا شکل صندلی را ترسیم کنیم و ادای این را در آوریمکه مثلا روی صندلی می نشینیم. ولی همیشه مسئله به این سادگی نیست . مثلا" اگر کسی بپرسد اژدها چیست؟ امکان اشاره به چیزی که در جهان خارج برای ما وجود نخواهد داشت البته میتوانیم برایش مار بزرگی نقاشی کنیم که از دهانش آتش در می آید و بال هم دارد. ولی اگر بپرسد : وجدان چیست؟ در چنین شرایطی مجبوریم فقط از زبان استفاده کنیم زیرا نه تصویری از وجدان نمی توان کشید و نه به چیزی در جهان خارج اشاره کرد.

معانی معنی شناسی:

1- معنی درون زبانی

2- معنی برون زبانی چند نوع دیگر معنی ها و معنی که به کمک علامت نشان میدهیم:

1- چراغ قرمز به معنی ایست 2- حلقه در انگشت به معنی ازدواج کرده 3- دود به معنی آتش 4- عطسه به معنی صبر 5- چه قدر تشنه ام به معنی یک لیوان آب میخواهم این معنی ها تمامی ندارد و هر چیزی ، هر واژه ای و هر جمله ای معانی مختلفی دارد.

ما چگونه میتوانیم با هم ارتباط ایجاد کنیم ؟ موقعیت ها ، سنت ها ، روابط ، شرایط و آداب و رسوم و حتی خاطرات معانی را تغییر می دهد.

یک گل سرخ در گل فروشی همان گل سرخ است اما اگر به کسی تقدیم شودکه فقط یک گل سرخ نمیباشد.

در اینجا کدام معنی ( معنی شناسی ) مطرح میگردد؟ آنچه در محدوده دانش معنی شناسی مورد مطالعه قرار میگیرد صرفا معنی درون زبانی است و زبان نیز در این محدوده همانا زبان خودکار است یعنی زبانی که به صورت روزمره برای ایجاد ارتباط همگانی به کار میرود پس: درمعنی شناسی به آن معانی ای توجه میگردد که بتوان از درون زبان دریافت و نیازی به داشتن اطلاعاتی خارج از زبان نباشد. اگر از متخصص آوا شناسی بپرسیم که کدام واحد یا واحدهای زبان را مورد نظر دارد پس جواب میدهد: آوا اگر از متخصص صرف در مورد همین واحدها پرس و جو کنیم پاسخ میدهد:تکواژ و واژه . متخصص واج شناسی با گفتن واج و متخصص نحو با گفتن جمله تکلیف کار را معلوم میکند. ولی متخصص معنی شناسی با کدام واحد ها سر و کار دارد؟ مسلما" تکواژ به عنوان کوچکترین واحد معنی دار زبان یکی از واحد های کار اوست و حاصل جمع معنی آنها میتواند معنی واژه یا جمله را روشن کند. مثال : سردرد – کتابخانه – من رفتم با دانستن معنی های تکواژ سر و درد میتوان معنی سردرد را حدس زد.

پس معنی شناسی به واحد های بزرگتر از تکواژ یعنی واژه نیازمند است تا بتواند معنی گاوصندوق – چشم زخم – نمک گیر در این مثال ها معنی تکواژ ما را به معنی واژه نمیرساند عامل دیگری که در معنی دخالت دارد : تکیه کرم با تکیه بر هجای دوم ---- به معنای بخشش کرم با تکیه بر هجای اول ---- به معنای کر هستم با تغییر جایگاه تکیه معنی تکواژ یا واژه تغییر میکند

مثال : مردی – سردست – جا افتاده

تغییرجایگاه تکیه در جمله هم همین نقش را ایفا میکند:

کامبیز – میخواست – شیرینی – بخره

1- کسی غیر از کامبیز نمی خواست شیرینی بخرد.

2- کامبیز نمیخواست چیزی دیگر غیر از شیرینی بخرد.

3- کامبیز کار دیگری نمیخواست انجام دهد مگر خریدن شیرینی.

4- تکیه بر ( می ) می خواست ----- کامبیز آخر شیرینی نخرید.

نقش آهنگ نیز در استنباط معانی مختلف کمتر از نقش تکیه نیست. عوامل دیگر در تغییر معنی و استنباط معنی:

1- ریتم بخشیدن به جمله 2- سرعت در گفتار 3- شدت صدا عوامل غیر زبانی: چشمک زدن ، خندیدن ، کج نگاه داشتن سر ، بالا انداختن ابرو

 واحد های مطالعه معنی:

1- واحد های زیر زنجیری (تکیه - آهنگ – صدا )

2- واحدهای پیرا زبانی (شدت صدا – سرعت در گفتار)

3- واحدهای برون زبانی (حرکات بدن)

پس میتوان گفت: تحلیل معنی در سطح واژه و تحلیل معنی در سطح جمله را هدف اصلی معنی شناسی زبانی در نظر گرفت. معنی شناسی و نشانه شناسی معنی شناسی را مطالعه انتقال معنی از طریق زبان می دانیم اما در این میان دانش عامی وجود دارد که معنی شناسی تنها بخشی از آن را تشکیل میدهد که نشانه شناسی است . نشانه شناسی کلا دانش درک معنی است و مسلما" معنی زبان شناسی بخش کوچکی از آن است.

طبقه بندی نشانه شناسی از دیدگاه پیرس

1- شمایل : نشانه ای که بین صورت و معنی اش نوعی شباهت صوری وجود دارد که نشانه تصویری هم نام دارد. مثلا" نقاشی یک صورت که به صاحب آن صورت دلالت دارد .

2- نمایه : نشانه ای که میان صورت و معنی اش نوعی رابطه علی وجود دارد که نشانه طبیعی هم نام دارد . مانند : دود که نشانه آتش است یا حرارت بالا که نشانه تب است.

3- نماد : نشانه ای که میان صورت و معنی اش رابططه قراردادی وجود دارد. مانند : چراغ قرمز به معنی ایست . نشانه های زبانی به دلیل ماهیت قراردادی شان بخشی از نمادها را تشکیل می دهد. جایگاه معنی شناسی در زبان شناسی الگوهایی برای زبان شناسی معرفی میگردد که الگویی را برای دستور در نظر میگیرند که از سه بخش واج ، نحو و معنی شناسی تشکیل میشود. این نگرش مبتنی بر این اعتقادات که انسان ها از آواها برای انتقال معنی استفاده می کنند پس زبان با آوا آغاز و با معنی ختم می شود.

نشانه های زبانی : در بیان واژه ها هر کداممان به هنگام تلفظ از نظر فیزیکی به نحو قابل ملاحظه ای با آواهای تولیدی دیگران متفاوت خواهد بود. در کلمه رود ، تلفظ یکسان به نظر میرسد اما کلمه رود به نظر زود - دود - روز - رد – راد – روده و ..... تبدیل شود میتوان گفت : (صوت ، پدیده ای فیزیکی است درحالی که دال یا تصور صوتی پدیده ای ذهنی است و به نظام زبان تعلق دارد.)

دال صوت نیست و مدلول چیزی نیست که در جهان خارج از زبان وجود داشته باشد و هر دوپدیده های ذهنی هستند و به نظام زبان تعلق دارند (طرح سوسور)

انواع زبان:

1- زبان فردی: زبانی که فردی است زیرا بر حسب انتخاب های خودمان از جهان خارج شکل گرفته نام برادر من هرفر است این کلمه (هرفر) برای من و شما معنای متفاوتی دارد.

2- زبان اجتماعی: زبانی که برای ایجاد ارتباط به کار می رود مانند من می پرسم که: جا کلیدی ام را گم کرده ام آیا آن را ندیده اید؟ این پرسش برای همه معلوم است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد