بعضی از واژه هایی که بکار می بریم و معنای آنها را نمی دانیم
مزخرف:
« مُـزَخْــرَف » یعنی « آراسته به زر » . ولی ما این واژه را به معنای « بیهوده ، جَفَنگ ، چرت و پرت و بیخود » به کار می بریم .
قِسِر در رفتن:
بسیار بد است که ما معنی اصطلاح یا واژه ای را ندانیم و همین طور آن را بکار ببریم. یکی از این اصطلاحات قِسِر در رفتن است. به معنی آن دقت کنید: به گاو یا گوسفند ماده ای که در طول یک دورهی پرواربندی از زیر گاو یا گوسفند نری در برود و باردار نشود، میگویند «قِسِر»! و به این گاو یا گوسفند می گویند که قِسِر در رفته است! بنابراین معنی آن را دریابید و در استفاده از آن دقت کنید.
شَفا :
« شَفا » در فرهنگ لغت عربی یعنی « جان کندن » و به واپسین لحظات آدمی گفته می شود . آن « شِفاء » است که به معنی « بهبودی و تندرستی » است . پس « شِفاء » را « شِفا » بنویسیم نه اینکه « شَفا» هم بخوانیم . پس بگوییم خدا شِفایت( بهبودی) بدهد نه اینکه شَفایت( مرگ) بدهد.
انسان:
انسان از ریشه (نِسیان ) به معنی فراموشی است . پس انسان یعنی فراموشکار .
بشر:
بشر از ریشه بَشَرة به معنی پوست است . زیرا جانداری است که پوستش معلوم است. پس بشر یعنی جانداری که پوست آن آشکار است .
آدَم :
آدم کلمه عِــبری است و به معنی خاکی است .
لامَصَّـب یا لامَذهَب:
لامَصَّـب یا لامَذهَب یک اصطلاح عربی است . درست این کلمه لا مذهب است که به غلط به گونه های دیگری تلفّظ می شود .یعنی کسی که مذهبش قبول نیست . بی مذهب و بی دین است .
خیلی:
ریشه واژه ی خِیلی از « خَیل » است . خیل یعنی گله ی اسبان . از آنجا که گله ی اسبان پر جمعیت است ؛ خیلی به معنی « بسیار» در زبان فارسی به کار رفته است .
اٌشکول:
اٌشکول اصطلاحی به معنای آدم نادان ، بی خاصیت و به درد نخور است . این واژه از کلمه عثکول به معنای خوشه خرما که پس از کندن میوه های آن به عنوان وسیله سرگرمی بکار می رود و استفاده دیگری ندارد، گرفته شده.
صابون:
سابون ( صابون ) از ریشه ی ساییدن ( سابیدن ) و نوشتن آن با صاد غلط است و یک واژه دارای ریشه فارسی است سابون یعنی سابیدنی.
دَمِت گـَـرم:
« دَم » به معنای « نَفَس » و نیز « دهان » است . « گرم » نیز که آشکار است . پس « دمت گرم » یعنی : « نفست گرم بادا ! » نفس سرد کنایه از مرگ است و خوب نیست . نفس گرم نشانه تندرستی است .
خدا:
یعنی کسی که خودش آمده و آفریدگار ندارد و در اثر مخفف شدن (خود آی ) به خدا تبدیل شده است .( خدا ) یعنی ( خود آمده ) ؛ کسی که آفریننده ندارد و خودش آمده است.
سلمانی:
سلمانی از نام « سلمان فارسی » صحابی ایرانی پیامبر اسلام برگرفته شده است . او بود که در آغاز اسلام موهای سر پیامبر را بهتر از دیگر پیرایشگران کوتاه می کرد و همگی از این کار زیبای او خوششان آمد و نام سلمانی به معنای پیرایشگر یا در اصطلاح آرایشگر مردانه جا افتاد.
زپرتی:
واژهٔ روسی Zeperti به معنی زندانی است و به کار گرفتن آن یادگار دوره تسلط قزاقهای روسی در ایران است .در دوره قزاق ها هرگاه سربازی به زندان میافتاد میگفتند :«زپرتی شد.» امروزه زپرتی معانی گوناگونی به خود گرفته است . یکی از آنها این است که اوضاعش به هم ریخته است
الکی:
الک ابزاری است که از سیم های باریک بافته می شود. در گذشته که الک سیمی امروزی نبود و یا در جاهایی که الک سیمی نداشتند ، پارچه های بسیار نازک پنبه ای را مانند الک سیمی به چوب وصل می کردند و آرد و دیگر چیزهای نرم را برای بیختن از آن رد می کردند. این گونه الک مانند نوع سیمی اش مقاوم نبود و پس ازمدتی از میان می رفت. بعدها با توجه به ناتوانی این گونه الک اصطلاح الکی رایج شد و نماد سستی و کم دوامی شد و واژه «الکی» به شکل کنایه در آمد .
۱- یک سوم مردم اینجا مشکل دارند.
One third of the people here have problems
2- نتیجه سیصد و هفتا و پنج هزارم بود.
The result was 0.375 (zero point three, seven, five)
3- چهار و هفت دهم.
It’s 4 point 7
4- اتاق ما پنج متر در ۴ متر است.
Our room is five meters by four meters
5- شش به اضافه دو می شود هشت.
Six plus two equals eight / six and two is eight
6- هفت منهای چهار می شود سه.
Seven minus four equals three
7- اگر از هفت چهار تا کم کنیم می شود سه.
Seven taken away four leaves three
8- سه چهار تا می شود دوازده تا.
Three fours are twelve
Three times four is twelve
Three multiplied by four is twelve
9- نه تقسیم بر سه می شود سه.
Three into nine goes three
Nine divided by three is three
10- من حساب، جبر، هندسه، مثلثات و آمار را دوست ندارم.
I don’t like arithmetic, algebra, geometry, trigonometry and statics.
11- بیا این مسأله/ معادله را حل کنیم.
Let’s solve this problem/ equation
12- ابتدا یک خط / زاویه / شکل / دایره / محور / نمودار رسم کن.
First draw a line / angle / shape / circle / axis / graph
13- این عدد را به حروف بنویس.
Write the number in words
14- از کسر اعشاری و اینجور چیزها متنفرم.
I hate decimal fraction and such things
15- می تونی این جمع را ذهنی حساب کنی یا نیاز به ماشین حساب داری؟
Can you do this sum in your head or do you need a calculator
16- عدد را باید دو برابر یا سه برابر کنیم؟
Should I double the number or triple it?
17- 100 مجذور ۱۰ است و ۷ جذر ۴۹ است.
۱۰۰ is the square of ten and the square root of 49 is 7
18- میانگین اعداد دو، سه و چهار چند است؟
What’s the average of two, three and four?
19- نسبت مردان به زبان در این شرکت سه به یک است.
The ration of men to women is the company is three to one
20- خط AB با خط BC زاویه ۴۵ درجه دارد.
Line AB is at an angle of 45 to line BC
21- لطفا یک زاویه قائمه، زاویه تند و زاویه باز رسم کن.
Please draw a right angle, acute angle and obtuse angle
22- به یک نقاله / گونیا / پرگار نیاز دارم.
I need a protractor / setsquare / pair of compasses
23- محیط و مساحت این دایره چند است؟
What’s the circumference and area of this circle
24- لطفا شعاع و قطر این دایره را رسم کنید.
Please draw the radius and diameter of this circle
25- ابعاد این مربع / مستطیل / مثلث چقدر است؟
What are the dimensions of this square / rectangle / triangle
26- حال یک ذوزنقه / متوازی الاضلاع / لوزی رسم کن.
Now draw a trapezoid / parallelogram / diamond
27- آیا این شکل یک پنج ضلعی / شش ضلعی / هفت ضلعی یا هشت ضلعی است؟
Is this shape a pentagon, hexagon, heptagon or octagon
28- مکعب / استوانه / هرم / مخروط / کره را در تصویر پیدا کنید.
Find cube / cylinder / pyramid / cone / sphere in the picture