" LangLing "

English Language, Jokes, Facts, Etymology, Translation, etc

" LangLing "

English Language, Jokes, Facts, Etymology, Translation, etc

سیر تحول زبانشناسی تطبیقی

مطلب زیر خلاصه ای از مقاله ارائه شده در زمینه پیدایش علم زبانشناسی تطبیقی است:

 

" سیر تحول زبانشناسی تطبیقی "

1583 – توماس استیونس در نامه ای به شباهت زبان سانسکریت اشاره کرد اما تا سال 1957 چاپ نشد.

1586 – فیلیپو ساستی در نامه ای به شباهت های زبان سانسکریت و ایتالیایی اشاره کرد اما تا سال 1855 چاپ نشد.

1767 – کوردو گزارشی شخصی به انستیتو فرانسه مبنی بر شباهت های واژگانی و ساختواژی میان سانسکریت و لاتینی ارسال کرد اما تا چهل سال بعد منتشر نشد.

1786 – سر ویلیام جونز اولین کسی بود که شباهت های زبان سانسکریت با زبان های لاتینی، یونانی، گوتیک، سلتی و فارسی را صورت بندی کرد و پیش نهاد.

برادران شلگل (بر اساس کلمات واژگانی)

برادران شلگل (آگوست ویلهلم فون و کارل ویلهلم) به مطالعات هندیک و ایرانی علاقه داشتند. آنها اولین مطالعات رده شناسی را پیش نهادند. رده شناسی آنها بر ضوابط ساختواژی استوار بود.

   زبانهای گسسته                       زبان چینی

  (Isolating Languages)

 (دارای قواعد ساختواژی)

           

 


 1زبان های پیوندی                

 (Agglutinative Languages)

 


2 زبان های تصریفی   

     (Inflectional Languages)

 

1- زبان هایی هستند که در آنها هر وندی یک معنا و یک صورت دارد و وندها در ترکیب زنجیره وار پشت سر هم قرار می گیرند. مانند زبان ترکی یا بیشتر زبان های سرخپوستان آمریکا.

     2- زبان هایی هستند که وند های آن ها معانی ترکیبی دارند و طبق تصریف اسمی یا تصریف فعلی از یکدیگر متفاوت می مانند. مانند زبان های لاتینی و یونانی.

 

برادران گریم (بر اساس قوانین آوایی)

قانون گریم:

 

1- همخوان های انفجاری بی واک یونانی در ژرمن کهن به همخوان های سایشی بی واک و متناظر آنها تغییر یافتند و باز همین ها در آلمانی علیای جدید به همخوان های واک دار متناظرشان تحول یافتند.

2- همخوان های واک دار یونانی در ژرمنی کهن به همخوان های بی واک و در آلمانی به همخوان های سایشی بدل شدند.

3- همخوان های سایشی بی واک یونانی هم در ژرمنی کهن به انفجاری های واک دار و در آلمانی جدید به انفجاری های بی واک تحول یافتند.

 

یونانی            p b f        t d y          k g x

ژرمنی کهن     f p b         y t z          x k g

آلمانی جدید    b f p        d z t          g x k

 

شلایخر

استعاره شجره نامه:

زبانشناسی را باید شاخه ای از زیست شناسی و زبان را یک اندامواره در نظر آورد زیرا صاحب دستگاهی زیست شناختی است که هم یادگیری زبان و هم استفاده از آن را تنظیم می کند. هر زبان نماینده شاخه ای در شجره نامه مختص  تکامل زبان هاست. تمامی تغییرات زبان ناشی از نفوذ فساد انگیز نسل های بعدی و تنبلی آنها می باشد. وی به بازسازی زبان هند و اروپایی پرداخت که در نهایت مورد تایید قرار نگرفت.

ماکس مولر

زبانشناسی در زمره علوم طبیعی و شاخه ای از زیست شناسی است. ولی زبان اندامواره نیست و علم زبان هیچ ربطی با نظریه های محض ندارد، تنها به گردآوری واقعیات می پردازد و آن را شرح و وصف می کند. زبان تک هجایی است و هر عنصر تک هجا یا هر ریشه ای بیان کننده مفهومی معین است. دو فرایند در زایش و بالش زبان:

1- باززایی گویشها: گویشی خاص در نتیجه بروز عوامل سیاسی و دیگر عوامل اجتماعی به پایگاه زبانی تازه راه می یابد.

2- فساد آوایی: زبان از مرحله تک ریشه ای (تک هجایی) از طریق فساد آوایی به مرحله پیوندی و سپس مرحله تصریفی تحول یافته است.

 

دوئایت ویتنی

منتقد و مخالف نظریه زیست شناختی شلایخر و مولر بود. زبان اندامواره نیست. از نظر او زبان نهادی است که از دل نیاز بشری به ارتباط پیچیده و به موجب یک قرارداد تلویحی اجتماعی شکل گرفته و تکامل یافته است.