الگوهای یادگیری زبان
زبان فطریست یا اکتسابی
جدل فطری یا اکتسابی زبان به جدل تاریخی بین تجربه گرایان و عقل گرایان در فلسفه بر می گردد که در روانشناسی بنام رفتار گرایان و فطرت گرایان شناخته می شود.
رفتارگرایان در روانشناسی وارث تجربه گرایان در فلسفه هستند برای رفتار گرایان زبان نیز نوعی رفتار است و مشمول تمامی قوانین شناخته شده برای سایر رفتارهای انسانی مثل تقویت ، پاداش و خاموش و شرطی سازی و ... است .
سرآمد نظریه پردازان رفتار گرایان اسکینر است ، اسکینر در سال 1957 کتابی را بنام رفتار کلامی که مانیفیست رفتاریهای زبان شناس است منتشر کرد.
فطرت گرایان دلایل فوق را رد نمی کنند. منتها معتقدند نظام زبانی پیچیده تر از آن است که کودک بتواند تحت قوانین پاداش ، تقویت و بسادگی در طول زمان اندکی زبان را بیاموزد بنابراین یک دانش ذاتی زبان بایستی در کار باشد.
سرآمد فطرت گرایان در خوره زبانشناسی نوام چامسکی است همان که خواص از او بعنوان یک زبانشناس برجسته و عوام از اوبعنوان یک سیاستمدار آمریکایی یاد می کنند اما او خود را یک فیلسوف عقلگرای دکارتی می نامد. چامسکی در سال 1959 یعنی دو سال پس از کتاب اسکینر کتاب کوچکی تحت عنوان ساختهای نحوی منتشر کرد و با همان کتاب کوچک طوفانی بپا کرد که نه تنها بساط طرز تفکر رفتار گرایان را در هم پیچید بلکه جدلی دوباره بین عقلگرایان و تجربه گرایان بر انگیخت.
چامسکی به ویژگیهایی از زبان می پردازد که رفتار گرایی قادر به تبیین آنها نیستند .
غالباً پدیده هایی را فطری می دانند که دارای ویژگیهای خاصی باشند . از جمله اینکه 1- در تمامی افراد طبیعی وجود دارد2- اکتساب آن به صورت یک شکل و خودکار است .3- تمامی افراد طبیعی در سنین خاصی مراحل مشابهی را پشت سر می گذارند بدون آنکه نیاز به دستورالعملهای خاصی برای اکتساب آن داشته باشند 4- احتمالاً دوره سرنوشت ساز برای کسب موفقیت آمیز آن وجود داشته باشد.5- احتمالاً قابلیت توارث داشته باشد.
و اما پیاژه :
پیاژه در خصوص یادگیری زبان منتقد رفتارگرایان و فطریون یا ذاتی بودن دانش زبانی است . او هوش ناشی از ادراک های حسی ابتدایی در دوره رشد شناختی حسی – حرکتی را برای تشکیل و استواری هسته زبان کافی می داند.
پیاژه به طور مستقیم به زبان آموزی توجه نمی کند و زبان را بعنوان یک پدیده ثانوی در روند عمومی رشد تلقی می کند او هر گونه ویژگی ذاتی یا ارثی را برای فراگیری و رشد زبان انکار می کند وی می گوید کودک تنها پس از آنکه به سطح مناسبی از رشد شناختی رسید بر برخی جنبه های خاص زبان مهارت می یابد و سپس با سیر پیشرفت و هماهنگی میان رشد شناختی ، رشد زبانی همچنان ادامه می یابد تا کودک بر همه جنبه های زبان مهارت کافی داشته باشد.
و اما ویگوتسگی
ویگوتسکی معتقد است کارکردهای ذهنی به دو دسته کارکردهای نخستین ذهنی و عالی ذهنی تقسیم می شود.
کارکردهای نخستین به توانایی های فطری مثل توجه و ادراک و حس کردن گفته می شود و کارکردهای عالی به تفکر و حل مساله اطلاق می شود و رشد یا تحول جریانی است که کارکردهای نخستین طی آن به کارکردهای عالی بدل می شود صد البته این تغییر عمدتا از راه تاثیر فرهنگ و در زمینه تاریخی – اجتماعی پیدا است و رابطه محرک – پاسخ رفتارگرایان در بینش او به رابطه محرک – علامت – پاسخ بدل می شود و زبان بعنوان یک سیستم علامتی در راه انتقال فرهنگ و تاریخ و بعنوان یک ابزار به تسریع و عمق بخشی جریان تحول کمک می کند ویگوتسکی رشد زبان را متاثر از مواجهه عمیق کارکردهای نخستین با فرهنگ و تاریخ اجتماع می داند.
اما تفاوت های مهم پیاژه با ویگوتسکی در خصوص رشد زبان
1- ویگوتسکی عقیده دارد که کودک فعال است اما این تعامل اجتماعی بین کودک و افراد دیگر است که موجب شکل گیری شناخت و فرایندهای شناختی می شود.
اما پیاژه می گوید مهمترین ابزار شناخت خود کودک است کودک یک کاشف فعال است .
2- رشد زبان پایه رشد مهارتهای شناختی است این نظر ویگوتسکی است اما به نظر پیاژه رشد شناختی پایه رشد زبان است . رشد زبان متاثر از رشد عقلانی و ابزارهای روانشناسی است ..
3- ویگوتسکی عقیده دارد که گفتارخود محور در کودک موجب برقراری ارتباط با خودش به منظور هدایت و راهنمایی رفتارهای کودک است و بیانگر یک نوع تفکر بیرونی است و مقدمه ای برای گفتار درونی است به نظر ویگوتسکی گفتار خصوصی کودک را در رشد شناختی کمک می کند و بویژه اینکه کودک وقتی با مسئله سختی روبرو می شود از گفتار بیشتر استفاده می کند.
اما پیاژه معتقد است که گفتار خصوصی بیانگر ناتوانی کودک در اخذ دیدگاه دیگران و ناتوانی در درگیر شدن در ارتباط های متقابل است پیاژه می گوید گفتار خصوصی ارتباطی با گفتار اجتماعی ندارد البته تحقیقات جدید بیشتر مورد نظر ویگوتسکی است تا پیاژه.
jot down
Meaning: If you jot something down, you quickly write it down on a pad or piece of paper.
step down
Meaning: to resign from a job or a position
take back
Meaning: If a store takes back something they've sold, they allow the buyer to return it for a refund, or exchange it.
grow up
Meaning: to change from being a child to being an adult, or from being an immature adult to being a mature adult
watch out
Meaning: If you tell someone to watch out, you tell them to be careful or warn them of a danger.
see through
Meaning: If you see something through, you continue with it right to the end.
throw up
Meaning: If someone throws up, they vomit up the contents of their stomach.
look for
Meaning: If you are looking for something, you're trying to find it.
opt out
Meaning: If you opt out of something, you choose not to be involved in it.
go along with
Meaning: to agree with someone or to support something
wait on
Meaning: to serve someone in a restaurant, or to act as a servant for someone and do whatever they ask you to do
hold out on
Meaning: to refuse to give information to someone
come up against
Meaning: to face a difficult situation or a difficult opponent
come across
Meaning: to find something or meet someone by chance
shoot up
Meaning: to quickly increase in size, number or level
keep off
Meaning: to avoid something like a certain food or a certain topic in conversation
cheer on
Meaning: to shout loudly to encourage someone, especially someone who's playing sport or competing in a race
try on
Meaning: to put on clothes or shoes before buying them to see if they fit properly and look good
go into
Meaning: to talk about or discuss something in detail
jam into
Meaning: to force too many things or people into a small space
frighten away
Meaning: If you frighten away something or someone, you make them go away by making them feel afraid.
embark on
Meaning: to begin something, usually something that will be challenging and time-consuming
get out
Meaning: to move out of an enclosed space, such as a building or a car
care for
Meaning: If you care for someone, you like them a lot and have a strong affection for them.
believe in
Meaning: If you believe in something, you're sure that it's true or it really exists.
set back
Meaning: to make something happen more slowly, or at a later time, than it would have
come up
Meaning: to appear, occur, or become available
write out
Meaning: to write information on an official document before giving it to someone
cut down
Meaning: to reduce the amount, number or size of something
notch up
Meaning: to achieve something like a win or a record
move over
Meaning: If you move over, you change position to make room for someone or something, or to block someone or something.
bring forward
Meaning: to change the date or time of an event so that it happens earlier than originally planned
ask over
Meaning: If you ask some people over, you invite them to your house.
drop by
Meaning: to make a short, casual visit somewhere
bring off
Meaning: to succeed in doing something that's difficult
save up
Meaning: to put something aside for the future
شاخه زبان های ایرانی در گروه زبان های هند وایرانی (آریایی) وخانواده زبان های هند واروپایی جای دارد دیگر گروه های این خانواده ژرمنی، یونانی، ایتالیایی، ارمنی، آناتولیایی، آلبانیایی، بالتی، اسلاوی، تخاری و سلتی می باشد باید توجه داشت که نباید واژه آریایی رابرای همه زبان های خانواده هند واروپایی به کاربرد این اشتباه دانشمندان انگلیسی در اوایل سده بیستم بوده است امروزه تنها زبان های هند وایرانی، آریایی نامیده می شوند.
زبان های ایرانی را در سه دوره زمانی بررسی می کنند 1- دوره باستانی(از ورود آریایی ها تا نابودی امپراتوری هخامنشی) 2- دوره میانه(از نابودی هخامنشیان تا آغاز پادشاهی صفاریان) و3- دوره نو که از صفاریان تا امروز.
1- زبان های ایرانی در دوره باستان :
ریشه همه زبان های ایرانی، زبانی به نام ایرانی باستان است از این زبان حتی یک کلمه هم باقی نمانده از زبان ایرانی باستان چهار زبان مستقیما پدید آمده به نام های سکایی، مادی، فارسی باستان و اوستایی
1- زبان سکایی: سکاها قومی آریایی بودن که از هزاره اول پیش از میلاد تا هزاره اول پس از میلاد در سرزمین بزرگی از کناره های دریای سیاه تا مرزهای چین زندگی می کردند از این زبان جز شماری واژه چیزی برجای نمانده ونوشته ای از این زبان به دست نیامده است برخی از واژگان سکایی که باقی مانده : aspa: اسب ،hapta: هفت و... .
2-زبان مادی: زبان قوم ماد بوده که از این زبان نیز جز چند واژه در نوشته های پارسی باستان چیزی باقی نمانده و نوشته ای از این زبان به دست نیامده برخی واژگان باقی مانده : wazarka: بزرگ ، asan: سنگ و... .
3- زبان پارسی باستان: زبان قوم پارس بوده و زبان کتیبه های شاهان هخامنشی است قدیمیترین و مهمترین اثر باز مانده از این زبان کتیبه بیستون است.
4- زبان اوستایی: این زبان زبان یکی از نواحی شرق ایران بوده تنها اثر بجا مانده از این زبان کتاب اوستا است و کهن ترین نوشته ای که از این زبان باقی مانده گاتاهای زرتشت است.
در دوره میانی زبان های ایرانی به سبب شباهت هایی که از نظر دستوری دارند به دو گروه تقسیم شده اند 1- گروه ایرانی میانه شرقی و 2- گروه ایرانی میانه غربی
الف - گروه ایرانی میانه شرقی :
این گروه شامل زبان های بلخی ، سکایی ، سغدی و خوارزمی است.
1- زبان بلخی: زبان قدیم بلخ است و تا سال 1957 اثری از آن در دست نبود تا آن که باستان شناسان فرانسوی توانستند کتیبه ای در سرخ کتل (میان بلخ و بدخشان) به دست آورند پس از آن در کتیبه های دیگری نیز از این زبان به دست آمد از این زبان در وره باستان وجدید اثری به دست نیامده است
2- زبان سکایی : از زبان سکایی در دوره میانه نیز آثار زیادی به دست آمده است به این زبان مهم آریایی تا سده یازدهم میلادی در کاشغر و حوالی آن سخن گفته می شده و پس از آن با هجوم ترکان جای خود را به ترکی داد گویش های پامیری بازمانده های زبان سکایی هستند.
3- زبان سغدی : زبان سرزمین سغد و شهر مهم آن بخارا بوده است از این زبان در دوره باستان اثری در دست نیست اما آثار زیادی از آن در دوره میانه به دست آمده است. زبان سغدی در سده چهارم جای خود را به پارسی داد امروزه زبان یغنابی که در دره یغناب رواج دارد بازمانده این زبان می باشد.
4 - زبان خوارزمی: زبان قدیم خوارزم بوده است که تا زمان مغول در خوارزم رواج داشت و پس از آن جای خود را به زبان ازبکی داد. (خوارزم به احتمال بسیار زیاد خواستگاه نخستین آریایی ها بوده است)
ب – گروه ایرانی میانه غربی :
این گروه زبان پارسی میانه و زبان پهلوی اشکانی را دربر می گیرد.
1- زبان پهلوی اشکانی : از این زبان در دوره باستان اثری باقی نمانده اما از دوره میانه آثار مهمی باقی مانده که مهمترین آنها کتیبه اردوان پنجم در شهر شوش ، کتیبه های پادشاهان نخستین ساسانی و دو کتاب یادگار زریران و درخت آسوریک است
2- زبان پارسی میانه : این زبان دنباله پارسی باستان است و در دوره ساسانی زبان رسمی ایران بوده است به این زبان پهلوی ساسانی هم گفته می شود از این زبان در دوره میانه چهار نوع اثر به چهار الفبای مختلف به جا مانده است کتیبه های شاهان و مردان مهم دوره ساسانی ، زبور پهلوی ، آثار زردشتیان وآثار مانویان .
دوره زبان های ایرانی نو از سال 254 هجری آغاز می شود و در این دوره زبان های گوناگونی رواج یافت که بسیاری همچنان زنده هستند.
1- زبان پشتو : این زبان از زبان های ایرانی شرقی به شمار می رود و امروزه در شمال پاکستان و شرق افغانستان رواج دارد کهن ترین اثر از این زبان به سده شانزدهم میلادی بر می گردد. این زبان دو گویش دارد گویش جنوبی که ((ش)) و ((ژ)) باستانی را حفظ نموده است و گویش شمالی که در آن ((ژ)) به ((غ)) و ((ش)) به خ تبدیل شده است . الفبای این زبان فارسی و واژگان آن زیر نفوذ فارسی ، هندی و عربی است از این زبان در دوران باستان و میانه اثری بر جای نمانده است.
2- زبان های کردی : زبان های کردی از زبان های ایرانی غربی هستند که در کردستان بزرگ ( شامل کردستان ایران ، ترکیه ،عراق ،ارمنستان و سوریه ) و برخی ناحیه های کرد نشین پراکنده مانند شمال خراسان و شمال کابل و... رواج دارند. در ایران و عراق کردی با الفبای فارسی نوشته می شود در ارمنستان با الفبای روسی و در سوریه با الفبای لاتین نوشته می شود. کردی زیر تاثیر واژگانی شدید زبان های فارسی و عربی و اندکی نیز ترکی و روسی قرار گرفته است. از زبان های کردی در دوه های باستان و میانه اثری بر جای نمانده است.(درباره زبان کردی و فرهنگ و تمدن ایرانی قوم ستمدیده ، مقاوم و دلاور کرد مطلبی در دست تهیه دارم که به زودی به این عزیزان تقدیم خواهم کرد)
3- زبان بلوچی: این زبان از زبان های ایرانی غربی است و در بلوچستان بزرگ (گسترده در ایران ، پاکستان و افغانستان) رایج است.
4- زبان آسی : این زبان از زبان های ایرانی شرقی است و بازمانده زبان سکاهای غرب است . این زبان تنها زبان ایرانی جدید است که از زبان فارسی تاثیر نپذیرفته است .
5- زبان فارسی: این زبان دنباله زبان پارسی میانه است که در دوره نو گسترشی شگفت یافت و از عثمانی تا هند و فرارودان گسترش یافت . اما با به قدرت رسیدن صفویه در ایران با این زبان در فرارودان و عثمانی مبارزه شد و با ظهور استعمار انگلیس در هند نیز زبان فارسی تارومار شد و از رواج آن بسیار کاسته شد.
رواج زبان فارسی در هند سبب پدید آمدن زبانی شد که به آن اردو می گویند و زبان رسمی پاکستان است. همچنین زبان دیگری به نام هندوستانی نیز پدید آمد.
شاخه ای از زبان فارسی به نام آذری در دوره اسلامی در آذربایجان رواج داشت که به تدریج به دلیل سلطه دیرپای اقوام ترک نژاد تا اواسط دوره صفویه جای خود را به زبان (ترکی آذری) داد این زبان نو بر مبنای زبان های فارسی و آذری باضافه فر نهاد های دستوری ترکی و مقدار کمی واژگان ترکی پدید آمده است . سهم واژگان ترکی در این زبان با فعل ها و رابطه ها نزدیک به بیست تا سی درصد است و بقیه این زبان را واژگان آذری ، فارسی و عربی تشکیل می دهد. البته گویش آذری همچنان در برخی نقاط آذربایجان به صورت پراکنده رواج دارد.