" LangLing "

English Language, Jokes, Facts, Etymology, Translation, etc

" LangLing "

English Language, Jokes, Facts, Etymology, Translation, etc

اصطلاحات انگلیسی

همه چیز از ذهنش پرید.

His mind went blank.

*******

تا ساعت چند (باز هستید) کار می کنید؟

How late are you open?

*******

دستم بگرفت و پا و به پا برد.

She took my hand and guided me step by step.

*******

کاری که او کرد به شجاعت نیاز دارد.

It takes courage to do what he did.

*******

برو پی کارت - بزن به چاک.

Buzz off.

*******

سیم قطع شده بود.

The wire was cut off.

*******

رازت را با او در میان بگذار.

Take him into your confidence.

*******

او مرا متهم کرد که دوربینش را برداشتم.

He accused me of taking his camera.

*******

اصلا کاری ندارد! - بسیار آسان است!

No sweat!

*******

مرا جوری ترساندی که عقل از سرم پرید.

You scared me out of my wits.

*******

سه را از پنج کم کنید.

Take three from five.

*******

سرماخوردگی او را انداخته است.

He is laid up with the flu.

*******

وقت سر خاراندن ندارد.

He is rushed off his feet.

*******

او اهل این محل نیست.

He is not from this neck of the woods.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد